زیرا این دفاع افزون بر رشادتها و حماسه آفرینی مردانی که از جنس افلاک بودند نه خاک، صحنه هایی بیمانند از عشق و عرفان ترسیم و خاطرهای ماندگار را برای همیشه در ذهن تاریخ ثبت کرد.
از این رو و به مناسبت فرا رسیدن هفته گرامیداشت دفاع مقدس با حجت الاسلام والمسلمین سیدطاها موسوی هشترودی، مدرس حوزه علمیه قم و عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین درباره راز معنویت بالای جبههها به گفتوگو پرداختهایم:
با توجه به آنکه مرگ به دلیل ناشناخته بودن ابعادش همواره برای بشر چهرهای زشت و ترسناک داشته، چه چیز سبب شد در دوران هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان اسلام نه تنها از آن هراس نداشته باشند، بلکه با آغوش باز به استقبال مرگ رفته و حتی برای رسیدن به شهادت از یکدیگر سبقت بگیرند؟!
- دلیل اصلی ترس از مرگ جهل نسبت به آن است، در حالی که فرهنگ اسلام و آموزههای اعتقادی شیعه پرده از چهره مرگ بر میدارد و انسان در مییابد مرگ تنها راه انتقال از این عالم به دنیای دیگر است.
دومین دلیل ترس انسان از مرگ این است که مرگ را پایان زندگی و عامل نابودی خود میداند و دلیل سوم که امام مجتبی(ع) آن را بیان کردهاند، این است که غالبا انسانهایی که دنیای خود را آباد و آخرتشان را نابود کردهاند به دلیل ترس از مجازات، از مرگ در هراساند. اما انسانهایی که به حقیقت در حوزه دین و اعتقادی رسیدهاند، از مرگ هراسی ندارند، چنانکه امیرمومنان(ع) در خطبه شقشقیه نهج البلاغه میفرمایند: «علاقه پسر ابی طالب به مرگ از علاقه طفل به سینه مادر بیشتر است.» و این نیست مگر به دلیل آنکه ایشان مرگ را پلی از این عالم به جهان دیگر میدانند.
جلوه دیگر این نهراسیدن از مرگ را میتوان در کربلا یافت؛ وقتی حضرت سیدالشهدا(ع) از برادرزاده خود حضرت قاسم(ع) پرسیدند: «مرگ نزد تو چگونه است؟» و او عرض کرد: «احلی من العسل» یعنی از عسل شیرین تر است.
بنابراین، اگر ما معرفت دینی بویژه به عالم پس از مرگ بیابیم و اگر مرگ در راه حق و مسیر خدایی باشد، انسان با آن به اوج سعادت میرسد و کدام انسان است که سعادت را به شقاوت بفروشد!؟
از این روست که در عاشورا از پیرمردان همچون حبیب بن مظاهر تا طفل شش ماهه تمنای رفتن به میدان نبرد را داشتند، در حالی که برابر هر یک نفر 30هزار نفر بود!
جالب آنکه پرتوهایی از این مکتب عظیم عاشورایی واندیشههای مکتب علوی و مهدوی در جبهههای ما تجلی کرد.
خود شاهد بودم رزمندگان در شبهای عملیات برای حضور گریه و زاری میکردند، در حالی که میدانستند شرکت در عملیات برابر است با شهادتشان؛ اما آنها حیات ابدی در جوار رحمت حق را بر زندگی چندروزه این دنیا ترجیح داده و با نماز شب، دعای کمیل و توسل و زیارت عاشورا تمنای شهادت میکردند. از این رو، رزمندگان با بصیرت ویژه و داوطلبانه در جبههها حاضر میشدند و آن را تکلیف شرعی خود میدانستند؛ جالب آنکه مردم هم شهادت آنها را در رکاب حضرت سیدالشهدا(ع) تلقی میکردند.
مرحوم شهید حقیقتی در وصیتنامه خود نوشت: «خدایا! دوست دارم هنگام مرگ لبخند بر لب من باشد.» و هنگام تشییع و خاکسپاری این لبخند بر صورتش نقش بسته بود!
بنابر تاریخ شفاهی و کتبی و نیز تصاویری که از دوران دفاع مقدس بر جای مانده، رزمندگان ما حماسه هایی را آفریدند که شاید نمونه آن تنها در واقعه کربلا رقم خورده باشد، در حالی که آنها محضر امام معصوم(ع) را درک نکرده بودند؛ چطور ممکن بود؟
- وقتی غزوههای پیامبر(ص) را مرور کنیم، میبینیم اگرچه تاریخ نگاران، صحنههای حماسی و شجاعت پهلوانان را به تصویر کشیدهاند، اما حالات عبادی عرفانی آنها خواندنیتر است.
یا وقتی میخوانیم حضرت رسول(ص) در جنگ بدر یا احد پیش از نبرد مشغول عبادت میشدند و صحابه نیز به ایشان اقتدا میکردند یا وقتی امیرمومنان(ع) هنگام جنگ جمل در نیمههای شب به مناجات پرداخته و حتی برای هدایت دشمن دعا میکردند، چیزی فراتر از حماسه، ما را جذب میکند. در دوران معاصر نیز امام خمینی(ره) بزرگترین آموزگار مبانی عرفانیِ رساندن انسان به سعادت بشری بودند و فرمودند: سربازان من در گهوارهها هستند و تربیت نسل جوان را از سال 42 بر عهده گرفتند که خروجی آن، عارفانه وارد جبههها شدند. به عنوان مثال شهید چمران که دارای مدرک دکترای فیزیک پلاسمای هستهای بود به عنوان بندهای مخلص در جبههها حاضر شد و در عین نبرد و دیدن شهادت یاران، دست از تضرع و مناجات شبانه برنمی داشت.
و اینگونه فرهنگ خواندن نماز شب و ارتباط با خدا از فرماندهان به رزمندگان منتقل شد و این فرهنگ توسط امام و رهبری و بزرگان انقلاب به جبههها انتقال مییافت؛ تا جایی که وقتی یک روحانی در جبههها وارد میشد، رزمندگان استقبال گرم داشته و به او مراجعه میکردند. نمیشد رزمندهای به یک روحانی مراجعه کند و تمنای شهادت نداشته باشد. بنابراین، توجه به خدا در فرهنگِ جبهه تجلی داشت و زمزمههای شبانه و مناجاتهای در خلوت رزمندگان خود بهترین شاهد بر این مدعاست تا جایی که عمل به مستحبات همچون روزهداری، دایم الوضو بودن، اهتمام به زیارت عاشورا، آواهای مذهبی، دعای کمیل، ندبه و توسل بزرگترین رمز موفقیت رزمندگان است.
امسال آغاز هفته دفاع مقدس همزمان شده با سالروز خروج سیدالشهدا(ع) از مکه؛ چقدر دل بریدنهای رزمندگان از دنیا متاثر از فرهنگ عاشورایی و این ترجیح جهاد بر حج توسط امام سوم (ع) است؟
- اگر وصیتنامه و زندگینامه شهدای دفاع مقدس را مرور کنیم، در مییابیم بسیاری از آنها بلافاصله پس از ازدواج یا تولد فرزندشان راهی جبههها میشدند. البته نمونههای اینچنینی در کربلا بسیار است، زیرا ترک برخی واجبات همچنین حفظ زندگی در مقابل حفظ دین، امری است عادی.
البته باید توجه داشت اینطور نبود که حضرت سیدالشهدا(ع) با اختیار خود و در حالت عادی حج را ترک کنند، یعنی همانطور که ایشان از مدینه با اجبار حرکت کرده و در حرم امن الهی قرار گرفتند، در مکه هم به اجبار ناچار به ترک حج و راهی شدن به سوی کربلا شدند! زیرا اگر ایشان چنین نمیکردند، عمّال یزید حتی حرمت خانه خدا را رعایت نکرده و ایشان را در همان جا به شهادت میرساندند و دیگر قیام ایشان به کربلا ختم نمیشد. بنابراین، اینکه انسان واجبِ فردی را برای حفظ دین خدا ترک کند، امری است که ما از ائمه(ع) یاد گرفتهایم.
در دوران دفاع مقدس، ملت و جوانان ما این را درک کردند که اگر امروز واجبی داریم آن حفظ اصل دین و انقلاب است آن هم زمانی که همه دنیا ضد آنها جبهه گرفتهاند از این رو، حضور در جبههها با فرمان امام راحل و به عنوان واجبی شرعی انجام میشد و این حضور نبود مگر با تأسی از فرهنگ عاشورا. برای همین است که دشمن از فرهنگ عاشورا، روضه، عزاداری و ضریح حضرت سیدالشهدا(ع) میترسد و میکوشد با شبهه افکنی جوانان را از فرهنگ عاشورا دور کند.
با توجه به اینکه در آستانه روز عرفه قرار داریم، چقدر انس عرفانی رزمندگان با ادعیه و حال و هوای معنوی آنها در خلق صحنههای بیمانند رشادت و شهادتشان اثرگذار بود؟
- به طور کلی انس رزمندگان با دعا بویژه نام و قیام حضرت سیدالشهدا(ع) نقشی مهم در تربیت آنها داشته است. یعنی در جبههها این ادعیه زمینه ساز رشد عرفانی آنها و بروز رفتارهایی میشد که انسان را به حیرت و شگفتی وا میدارد و نشان میدهد اگر کسی عاشق خدا شود، از همه چیز میگذرد.
چنانکه آمده در یکی از عملیاتها برای باز کردن یکی از معابر همه رزمندگان داوطلب شدند و قرار شد با قرعه فردی را انتخاب کنند، قرعه به نام جوانی خوش سیما و خوش قامت و محبوب درآمد، به سبب اینکه همه او را دوست داشتند درخواست قرعهکشی مجدد کردند، اما پیرمردی از میان جمع گفت قرعه به نام همان جوان درآمده و باید برود!
دوباره قرعهکشی کردند و باز هم قرعه به نام آن جوان افتاد و سپس به شهادت رسید، اما رزمندگان دیدند آن پیرمرد کنار پیکر آن جوان ایستاده و وقتی علت را جویا شدند، گفت باید جسد پسرم را به مادرش برسانم!
در کدام فرهنگ اجتماعی چنین رشادتی میتوان یافت، جز فرهنگ ایرانی و شیعی که پرتوی از پرتوهای عاشورا و رفتار حضرت سیدالشهدا(ع) در مقابل شهادت فرزندان و عزیزانشان است.
از این رو، صحنههای دفاع مقدس بویژه در عملیاتها برگرفته از معارف دعای عرفه و دیگر ادعیه است. از این رو، توصیه میشود جوانان به دعای عرفه تنها به دیده استحباب ننگرند، این دعا میتواند جهانی را در برابر همه مستکبران عالم به حرکت در آورد.
نظر شما